آخرین مطالب آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان ماه من قدری تامل...!
وطن یعنی.... شبی دل بود و دلدار خردمند دل از دیدار دلبر شادو خرسند
که با بانگ بنان و نام ایران دوچشمم شد ز شوق عشق؛گریان
چو دلبر شور اشک شوق را دید به شیرینی ز من مستانه پرسید:
بگو جانا که مفهموم وطن چیست؟ که بی مهرش؛ دلی گر هست؛دل نیست!!
به زیر پرچم ایران نشستم ودر را جز به روی عشق بستم
وطن یعنی نژاد آریایی نجابت؛مهرورزی؛باصفایی
وطن فردوسی و شهنامه ی اوست که ایران زنده از هنگامه ی اوست
وطن نقش و نگار تخت جمشید شکوه روزگار تخت جمشید
وطن یعنی کمال الملک و عطار یکی نقاش و آن یکی؛ محو دیدار
در این میهن دو سیمرغ است در سیر یکی شهنامه دیگر منطق الطیر
وطن آوای جان شاعر ماست صدای تار بابا طاهر ماست
اگرچه قلب طاهر را شکستند ودستش را به مکر و حیله بستند
وطن یعنی درفش کاویانی سپید و سرخ و سبزی جاودانی
وطن یعنی صدای شعر نیما طنین جان فزای موج دریا
وطن یعنی خزر؛صیاد؛جنگل خلیج فارس؛رقص نور؛مشعل
وطن یعنی تجلیگاه ملت حضور زنده ی آگاه ملت
وطن یعنی دیار عشق و امید دیار ماندگار نسل خورشید
کنون ای هموطن ؛ ای جان جانان بیا با ما بگو پاینده* ایران *
دو شنبه 12 تير 1391برچسب:وطن یعنی نژاد آریایی نجابت؛مهرورزی؛باصفایی وطن فردوسی و شهنامه ی اوست که ایران زنده از هنگامه ی اوست وطن نقش و نگار تخت جمشید شکوه روزگار تخت جمشید وطن یعنی کمال الملک و عطار یکی نقاش و آن یکی؛ محو دیدار در این میهن, دو, سیمرغ, است در سیر , یکی شهنامه ,دیگر منطق الطیر, وطن آوای ,جان شاعر, ماست , :: 1:1 :: نويسنده : Gity
آفرینش
یک شنبه 11 تير 1391برچسب:آفرینش می دونی من کاغذای خط دارو دوس ندارم دلای زمینی و بی وفارو دوس ندارم دیدن خورد شدن و شکستن دوس ندارم می دونی ,,,؟ هیچ مدل دل بستنو دوس ندارم وقتی که خدا ما رو پست کرد به مقصد زمین ,, :: 23:40 :: نويسنده : Gity
مردي ؟؟
پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:مردي ؟؟ هر چقدر مغرور! هرچقدر صادق! هر چقدر ساده! هرچقدر جذاب! هر چقدر مکار! درست,,, اما گاهی برای فتح یک وجب از جغرافیای زن بايد به زانو بيفتي, :: 13:42 :: نويسنده : Gity
خالق من ، بهشتی دارد نزدیک ؛ زیبا و بزرگ و دوزخی دارد بگمانم کوچک و بعید ...
پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:خالق من , بهشتی دارد نزدیک ؛ زیبا و بزرگ و دوزخی دارد بگمانم کوچک و بعید ,,, و در پی دلیلی است تا ببخشاید ما را , , ,, :: 2:48 :: نويسنده : Gity
زندگی اینگونه است؛زیبا؛ دیدتو تغییر بده عزیزم پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:زندگی اینگونه است؛زیبا؛ دیدتو تغییر بده عزیزم, :: 2:45 :: نويسنده : Gity
مردی در خواب با خدا مکالمهای داشت: “خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی است؟ “، خدا او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشقهایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دستهها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دستهها از بازوهایشان بلندتر بود، نمیتوانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:کسی به خدا گفت: "اگر سرنوشت مرا تو نوشتی, پس چرا آرزو کنم؟؟" , :: 2:9 :: نويسنده : Gity
کسی به خدا گفت: "اگر سرنوشت مرا تو نوشتی، پس چرا آرزو کنم؟؟" پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:کسی به خدا گفت: "اگر سرنوشت مرا تو نوشتی, پس چرا آرزو کنم؟؟" خدا گفت: *شاید نوشته باشم هرچه آرزو کند,,,*, :: 2:1 :: نويسنده : Gity
عمری گشتیم پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:, :: 1:59 :: نويسنده : Gity
![]() ![]() |