درزبان ما سرنوشت یعنی : خو کردن بیچارگان به بد بختی !! یعنی سوختن و ساختن ! چرا که خداوند این گونه مقدّر کرده ! در حالی که خداوند در حالی که شب را آفریده روز را نیز خلق کرده . شادی و رنج را نیز همین طور ! تضمین کرده که این راه به شادی ختم می شود و این راه به رنج ! انبار باروت خود را نمناک نکنیم ! روزگار با افراد بی حال سر سازگاری ندارد ! قدرتمندانه بر خیزیم و شادمانه و شاکر قدم در راه بگذاریم . باید چنان برخیزیم که هر گاممان آتشی سوزان از طلب را به هر لحظه در وجودمان شعله ور سازد . توکّل یعنی همین . سرنوشت ، یک محصول و یک نتیجه است . تنها آنچه که مسلم است در دیوان خداوند این نتیجه از همان ابتدا بارز و آشکار است و این معنای آن جبری است که عرفا منظور داشته اند ، یعنی تو هر راهی را آغاز کرده یا به پایان رسانی نزد پروردگار انتهای مسیر ت واضح و روشن می باشد چون اوست که از مسیر تو از ازل تا ابد با خبر است .
نظرات شما عزیزان: